آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: مجله آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت) » آذر 1343 - شماره 347 (از صفحه 59 تا 61)
عنوان مقاله: در تعلیم و تربیت فرزندان (از اخلاق ناصری) (3 صفحه)
نویسنده : احمدی، احمد
چکیده :
کلمات کلیدی :
آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت) » شماره 347 (صفحه 59)

اخلاق ناصری‏ در تعلیم و تربیت فرزندان

به انتخاب:احمد احمدی

چون فرزند بوجود آید ابتدا به تسمیه‏1او باید کرد بنامی نیکو چه‏ اگر نامی ناموافق بر او نهند،مدت عمر از آن ناخوش‏دل باشد.پس دایه‏ای اختیار باید کرد که احمق و معلول نباشد،چه عادات بدو بیشتر علتها به شیر تعدی‏2کند از دایه بفرزند.و چون رضاع‏3او تمام شود بتأدیب و ریاضت اخلاق او مشغول‏ باید شد بیشتر از آنکه اخلاق تباه قرار گیرد.چه کودک مستعد بود و باخلاق‏ ذمیمه میل بیشتر کند بسبب نقصانی و حاجتی که در طبیعت او بود و در تهذیب‏ اخلاق او اقتدا بطبیعت باید کرد یعنی هر قوّت که حدوث در بنیه کودک بیشتر بود،تکمیل آن قوت مقدم باید داشت.و اول چیزی از آثار قوت تمیز که در کودک ظاهر شود حیا بود.پس نگاه باید کرد اگر حیا بر او غالب بود و بیشتر اوقات سر در پیش افکنده دارد و قاحت‏4ننماید،دلیل نجابت او بود،چه‏ نفس او از قبیح محترز است و بجمیل مایل.و این علامت استعداد تأدب بود. و چون چنین بود عنایت بتأدیب و اهتمام بحسن تربیتش زیادت باید داشت و اهمال‏ و ترک را رخصت نداد5و اول چیزی از تأدیب آن بود که او را از مخالطت‏ اضداد که مجالست و ملاعبت ایشان مقتضی فساد طبع او بود نگاه دارند.چه‏ نفس کودک ساده باشد و قبول صورت از اقران خود زودتر کند.و باید که او را برمحبت کرامت تنبیه دهند خاصّه کراماتی که بعقل و تمیز و دیانت استحقاق‏ (1)-نام نهادن

(2)-گذشتن چیزی از یکی بدیگری

(3)-شیر دادن

(4)-گستاخی و بیشرمی

(5)-اهمال و ترک را رخصت نداد یعنی باید مسامحه و ترک را جایز نشمرد و آسان نگرفت.

آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت) » شماره 347 (صفحه 60)

آن کسب کنند نه آنچه بمال و نسب تعلق دارد.پس سنن‏1و وظایف دین‏ در او آموزند و او را بر مواظبت آن ترغیب کنند و بر امتناع از آن تأدیب و اخیار2را بنزدیک او مدح گویند و اشرار3را مذمّت.و اگر از او جمیلی‏ صادر شود او را محمدت‏4گویند.و اگر اندک قبیحی صادر شود بمذمّت‏ تخویف‏5کنند و استهانت‏6با کل و شرب و لباس فاخر در نظر او تزیین دهند و ترفّع نفس از حرص بر مطاعم و مشارب و دیگر لذات و ایثار آن برغیر،در دل او شیرین گردانند.و با او تقریر دهند که اهل شرف و نبالت‏7 را بجامه التفات نبود تا چون بر آن برآید و سمع او از آن پرشود و تکرار و تذکار متواتر گردد،بعادت گیرد و کسی را که ضد این معانی گوید خاصّه از اتراب‏8و اقران او از او دور دارند و او را از آداب بد زجر کنند که‏ کودک در ابتدای نشو و نما افعال قبیحه بسیار کند و در اکثر احوال‏ فضولی کند و کید و اضرار9خود و دیگران ارتکاب نماید.بعد از آن بتأدیب‏ و سنّ و تجارب از آن بگردد.پس باید که در طفولیّت او را بدان مؤاخذت‏ کنند.پس تعلیم او آغاز کنند و محاسن اخبار و اشعار که بآداب شریف ناطق‏ بود او را حفظ دهند تا مؤکد آن معانی شود که درو آموخته باشند.و از اشعار سخیف که برذکر غزل و عشق و شرب خمر مشتمل بود احتراز فرمایند و بدان‏ که جماعتی حفظ آن از ظرافت پندارند و گویند که رقت طبع بدان اکتساب‏ باید کرد،التفات ننمایند چه امثال این اشعار مفسد احداث‏10بود.و او را بهر خلقی نیک که ازو صادر شود مدح گویند و اکرام کنند و برخلاف آن توبیخ‏ و سرزیش.و صریح فراننمایند که برقبیح اقدام نموده است بلکه او را بتغافل‏ منسوب کنند تا بر تجاسر11اقدام ننماید و اگر بر خود بپوشد پوشیده دارند. و اگر معاودت کند درسر12او را توبیخ نمایند و در قبح آن فعل مبالغه کنند (1)-جمع سنت یعنی آداب و روشها

(2)-نیکان

(3)-بدان

(4)-ستایش و ستودن

(5)-ترسانیدن

(6)-خوار و ناچیز شمردن

(7)-نجابت و بزرگواری

(8)-همزاد و همسالی

(9)-زیان رسانیدن

(10)-نوآموزان و نوخاستگان

(11)-بی‏باکی

(12)-پنهانی

آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت) » شماره 347 (صفحه 61)

و از معاودت تحذیر فرمایند و از عادت گرفتن توبیخ و مکاشفت‏1احتراز باید کرد که موجب وقاحت شود و بر معاودت تحریص دهد که الانسان حریص‏ علی ما منع‏2و باستماع ملامت اهانت کند و ارتکاب قبایح لذات نماید از روی‏ تجاسر بلکه در این باب لطائف‏3حیل استعمال کنند.و اوّل که تادیب قوّت‏ شهوی نمایند ادب طعام خوردن بیاموزند چنانچه یاد کنیم.و او را تفهیم کنند که غرض از طعام خوردن صحّت است و بمنزله ادویه که بدان مداوات جوع و عطش کنند و چنانکه دارو برای لذت نخوردند و بآرزو نخورند طعام نیز همچنین‏ و قدر طعام نزدیک او حقیر گردانند و صاحب‏شره‏4و شکم‏پرست و بسیار خوار را با او تقبیح صورت کند و در انواع اطعمه ترغیب نیفکند بلکه باقتصار بر یک‏ طعام مایل گردانند و اشتهای او را ضبط نمایند تا بر طعام ادون‏5اقتصار کند و بطعام لذیذتر حرص ننماید.و وقت نان تهی خوردن عادت کند و این ادبها اگر چه از فقراء نیکو بود امّا از اغنیا نیکوتر.و باید که شام از چاشت مستوفی‏تر دهند کودک را که اگر چاشت زیاده خورد کاهل شود و بخواب گراید و فهم او کند شود.و اگر گوشتش کمتر دهند،در حدت‏6حرکت و تیقّظ7و قلّت‏ بلادت‏8و انبعاث برنشاط و خفّت نافع باشد.و عادت او گردانند که در میان‏ طعام آب نخورد و نبیند و شرابهای مسکر بهیچوجه ندهند چه بنفس و بدن او مضر بود و برغضب و تهّور و سرعت اقدام بر وقاحت و طیش باعث گردد.

(1)-لجاجت و آشکارا دشمنی کردن

(2)-مردم حریص است بر چیزی که وی را از آن باز داشته‏اند.

(3)-لطایف حیل یعنی تدبیرها و چاره‏جوییهای لطیف و دقیق

(4)-آزناک

(5)-کمتر و حقیرتر

(6)-تندی و چالاکی

(7)-هوشیاری و بیداری

(8)-کندفهمی

پایان مقاله